سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شگفتا خلافت از راه همصحبتى به دست آید . [ و شعرى از او در این باره روایت شده است : ] اگر با شورا کار آنان را به دست گرفتى چه شورایى بود که رأى دهندگان در آنجا نبودند . و اگر از راه خویشاوندى بر مدعیّان حجّت آوردى ، دیگران از تو به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتر بودند . [نهج البلاغه]
دل نوشته ها
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
دکتر علی شریعتی

من و پری :: چهارشنبه 85/8/24 ساعت 7:51 صبح

در باغ بی برگی زادم . و در ثروت فقر غنی گشتم

واز چشمـه ی ایمـان سیراب شدم

ودر هوای دوست داشتـن ، دم زدم .

و در آرزوی آزادی سـر بـرداشتـم

ودر بـالای غـرور قـامـت کشیـدم

واز دانش طعامم دادند ، واز شعر شرابـم نوشاندند

واز مهــر نــوازشــم  کـردنــد .

وحقیقت دینم شد و راهِ رفتنم و خیر حیاتم شدو کارِماندنم

و زیبایی عشقم شد و بهانه ی زیستنم .

 

                                                                             ((دکتر علی شریعتی ))

 


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کسی نمی تواند به من بگوید شاعرم ...
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
دل نوشته ها
من و پری
حرفهای قشنگ ...پیچیدگی خاص خودشونو دارن.. هیچ وقت نخواستم حرفامو قشنگ کنم.. که بخواد به دل کسی بشینه.. هیچ وقت نخواستم با حرفای قشنگ کسی رو مجبور به تحمل کردن خودم بکنم هیچ وقت یادم نمیاد کسی از بودن من و حرفام احساس غرور کنه..ذوق کنه.. شاید اگه می خواستم میتونستم .. هیچ وقت نخواستم کسی فکر کنه مثل احمقهای بیکار واسه چیزی که میدونم مال من نیست قصه پردازی می کنم... چند بار امتحان کردم؟؟؟ چند بار اشتباه کردم؟؟ از گدایی احساس متنفرم...ازین که کسی فکر کنه دارم با حرفهای قشنگ گولش میزنم متنفرم...از خودم که هیچ وقت هیچ کس نفهمید که واقعا حرفش چیه متنفرم... نمیدونم...گیجم...خسته ام..ساکتم... حتی نمیدونم این همه شکایت رو چه جوری توو این لعنتی بنویسم.. باز ناشی شدم
Link to Us!

دل نوشته ها

Hit
مجوع بازدیدها: 3048 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


پاییز 1385

In yahoo

یــــاهـو

My music

Submit mail